چندساعتی خونه رو برای راحتی آشپزان، تَرک میکنم و میرم به سمت مسیر تندرستی زادگاهم. حدود ۶ سال پیش، بعد از تجربهی اولین شکست عشقیم، اینجا رو پیدا کردم. یه گوشهی دنج با راه خاکی و سنگریزه که بین درختها گم شده بود و تنها همدمش، صدای رودی بود که از اون حوالی میگذشت. اونموقعها اینقدر شلوغ نبود. به لطف دستگاههای ورزشی که همهجا نصب میکنن، به پاتوق ورزشکار دوستان تبدیل شد. به یادگار، فیلم کوتاهی برای ساره میگیرم و گوشهی دنجم رو به مالکان جدیدش تحویل میدم.
- برای بیرون رفتنها، چه فانتزیهایی داری؟ - قدم زدن رو خیلی دوس دارم، مخصوصا تو بهار و پاییز که بارون زیاد میاد. دست هم رو میگیریم و راه میریم. تو راه نوشیدنی یا هلههولهای میخوریم. کوه میریم و فریاد میکشیم. مسابقه میدیم، خلبازی درمیاریم و از میون آبی که تو مسیر هست، رد میشیم و همو خیس میکنیم. به آهنگها گوش میدیم و باهاشون میخونیم. تو چهطور؟ - دوس دارم یه جای خلوت پیدا کنیم که سرسبز و خنک باشه. راجع به کتابها حرف میزنیم، فلسفه، هنر، علم، باورها و برای هم کتاب میخونیم. اگر هم به دامن طبیعت رفتیم، دوس دارم کمی هیجان کنیم و اگر بلد نبودیم به گروهی ملحق میشیم و یاد میگیریم. صحنههای هنرمندی طبیعت رو باهم تماشا میکنیم، ازش عکس، طرح یا حروفی برمیداریم. داستان اقوام، عقاید و فرهنگهای اون منطقه رو برای هم تعریف میکنیم.
و بالاخره روز موعود فرارسید. چند ساعت دیگه قراره همدیگرو از نزدیک ببینیم و کنار هم بشینیم. جفتمون کمی استرس داریم. چندتا عکس قدی برام فرستاد تا با ظاهرش بیشتر آشنا بشم و ازم پرسید آبی بپوشم یا سبز؟ منم لباسی که خواستم بپوشم رو براش توصیف کردم و ازش پرسیدم که باهاش راحته یا نه؟ چندتا از انیمههایی که دوس دارم و میدونم اون تماشا نکرده رو براش ریختم تو یه سیدی، با دستخطم روش چیزی نوشتم و گذاشتمش لای کتاب "بیقراری".
آدمها به پیوندهای عاطفی نیاز دارند.
رو ,هم ,تو ,دوس ,یه ,راه ,دوس دارم ,میشیم و ,دارم و ,و از ,رو براش
درباره این سایت